رهنمایی کی توانی _ ای که راه خود ندانی
نگارنده : زلمی رزمی نگارنده : زلمی رزمی

مدتیست درسایتهای انترنتی با نوشته ها ومقالاتی! برمیخوریم که نتنها نشانه ئی ازاصول کارتحقیقی درآن بچشم نمیخورد بلکه متاسفانه آنچه که آقایی علیه نوشته آقای دیگری مینویسد چیزی نیست جزتهاجم وغرض ورزی وتحریف وتهدید وتاخت وتازوناسزا گفتن غیرمستقیم ونوازش های قلمی !

البته بنده با لومپن های بداندیش وقاچاقبروباصطلاح سازنده و دلاک و ... که خود قادربه حل مسایل بسیارپیش پاه افتاده زندگی شخصی خود نیستند، کاری ندارم ،آنها باید درهمان روال خود باقی بمانند٠

ولی وقتی با ناروایی های بعضی ازدوستان صاحب قلم مواجه می شوم احساس شرم کرده

سرم را می اندازم پائین که چرا درچنین جامعه ای زندگی می کنم که روشنفکران واهل قلمش آنهم مدعیان (چپ وچپیها) چنین فاجعه باربجان هم افتاده وبمحض اینکه با مطالب مخالف سلیقه و تصور خود مواجه میشوند، طرف را بجای دوست، رقیب ودشمن پنداشته شتابزده قلم وکاغذ بدست میگیرند فحاشی وهتاکی وتمسخروریشخند ونیشرزدن را بعنوان نقد ونقادی نثارنویسنده مقاله میکنند ٠

این آقایان چپ؟ ازکجا درس گرفته اند، همه شان یک (من)هستند هیچکدام شان ( نیم من) نیستند ٠

پس ازافسوس ازاینهمه ... شخصا به این نتیجه رسیدم که اینک با شما درمیان میگذارم :

اول اینکه حرف حسابی را گوش نکردن ، درست را شنیدن اما بروی خود نیاوردن واصراردرحفظ پندارهای غط وبالاخره جزمیت وانعطاف ناپذیری واعتقادداشتن به مرغ یکپا ازعوارض عقب مانگی واستبداد فرهنگی چندین هزارساله تاریخ ماست که سایه شوم آن تاکنون نیزکم وبیش درعرصه جامعه ما گسترده است ویک بیماری مزمن اجتماعی است ٠

عادت خودفیل بینی وبت پرستی وتملق گویی وبزرگنمایی واستوره سازی والقاب بازی وتعارفات بیجا وریاکاری ازشاخه های این درخت شوم استبداد تاریخی است ٠

دوم اینکه : ذهنی گرایی وگروه بندی ، رفیق بازی ومرید ومریدداری وتعلقات خاطرشخصی گاهی بعضی هارا وامیدارد که ناخودآگاه گرفتارتعصبات کوروجزم اندیشی های تاسف بارشوند ، مشمولین این جریان هم پیر و جوان ، آراسته وناآراسته ، عنوان دار و بی عنوان نمی شناسد بسیارکسان ازهر قشری را دربر می گیرد و چه بد و شرم آور !

برای بسیاری این آقایان ارجمند خیلی سخت وناگواراست اگرکسی با نشانی به آنان بگویدکه مثلا در راه و روش شما ویا رهبرسابقه ویا جدید عالیقدرتان اشتباهات ولغزشهایی وجودداشته ویا دارد ، در اینصورت دنیا به آخررسیده مقام ومنزلت خود و رهبران خودرا خدشه دار تلقی مینمایند ٠

چرا بد تان می آید وبشما برمیخورد آخراین چه عادت زشتی است که با تهدید وتمسخروناسزاگویی وتحریف راه حققت جویی را مسدود میکنید، اجازه شک وتردید وچون وچرا وکند وکاورا به هیچ کس نمیدهید ؟

آیا این شیوه چپ وچپنمایی است ؟ خدمت بسیاست وفرهنگ است ؟ خدمت بمردم است ؟ خدمت به میهن است ؟ ترویج راستی وحقیت گوئی وانتقاد وانتقاد ازخود است ؟ اشاعه درست اندیشیدن است؟

یا تخریب اذهان ونوازش جهل ؟

من امیدوارم رسانه ها ونشریات دلسوزونویسندگان غیرتمند زمینه های لازم را برای روی آوری همگان ببازنگری وانتقاد ازگفته ها وشنیده ها فراهم آورند وازحصارکشی وایجاد هاله های تقدس وغول سازی وبت تراشی پرهیزکنند و به عبارت شرعی ، امربه معروف ونهی ازمنکررا بگذارند برای کسانی که عدل وآزادگی را نمی شناسند ٠ چراکه مبالغه دربکاربردن ادات نفی درباره کسانیکه باب پسند ما نمی نویسند ، قلب هایمان را فلج میکند ومشتاقان وعاشقان فضای آزاد وسالم نقد ونقادی را به وادی یاس و نا امیدی میکشاند ٠


August 13th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي